دخترم را با پسر عمویش در خانه مادر بزرگشان در شرایط بدی دیدم و ..!
دخترم را با پسر عمویش در خانه مادر بزرگشان در شرایط بدی دیدم و ..! ؛مادری سنگدل که برای تنبیه دختر خردسالش او را با بالش خفه کرده بود، با رضایت شوهرش، از قصاص رهایی یافت.
به گزارش پرونده، ساعت حدود ١٠ صبح بیستوچهارم اسفند ٩۵ را نشان میداد که خانمی جوان سراسیمه به کلانتری جهاد مشهد مراجعه کرد و بدون هماهنگی با دژبان، وارد شد. زن جوان که مدام گریه میکرد و با جملاتی تکهپاره ادعا میکرد فرزند خردسالش را کشته است، به اتاق افسر نگهبان هدایت شد.
زن جوان بیامان اشک میریخت و لحظهای آرام نمیگرفت و از مأمور پلیس میخواست زودتر او را خلاص کند. افسر نگهبان کلانتری که با مشاهده این صحنه شوکه شده بود، با توجه به اظهارات زن جوان، او را در اختیار یکی از بانوان پلیس کلانتری قرار داد. این افسر زبده پس از آرام کردن زن جوان، به اصل ماجرا دست یافت. متهم در همان دقایق اولیه از جنایتی هولناک پرده برداشت.
این مادر جوان که مدام گریه میکرد در اظهاراتش گفت: با دستانم پاره جگرم را کشتم. او در مقابل چشمانم جان داد و هیچ کاری از دستم برنیامد که برایش انجام دهم. مرا به سزای عملم برسانید.
فرضیه قتل
براساس اظهارات ناقص متهم، فرضیه ارتکاب قتل مطرح شد و مأموران تجسس کلانتری جهاد پس از کسب تکلیف از مقام قضایی، به همراه زن جوان راهی محل حادثه شدند. ساکنان محل وقوع جرم که از اقوام نزدیک متهم بودند، در مواجهه با مأموران کلانتری، گفتند متهم دختر خردسالش را خفه کرده است. با به دست آمدن این اطلاعات، احتمال وقوع قتل قوت گرفت و مأموران برای تأیید شدن صحت گفتار شاهدان، راهی بیمارستانی شدند که بدن بیجان دختر خردسال متهم به آنجا انتقال یافته بود.
پرونده در مسیر پیگیریهای جنایی قرار گفت و تیم بررسیکننده، با مراجعه به بیمارستان دریافت فوریتهای اورژانس دختر ششساله متهم را به دلیل انسداد مجاری تنفسی به بیمارستان انتقال داده است اما قبل از ورود به این مرکز درمانی، تکنسینهای اورژانس مرگ وی را تأیید کرده بودند.
با روشن شدن ماجرا بخشی از مسیر این پرونده مجهول برای مأموران روشن شد و خبر این حادثه بلافاصله با بازپرس جنایی دادسرای مشهد در میان گذاشته شد. طبق دستور قضایی، متهم برای ادامه تحقیقات در اختیار کارآگاهان پلیس آگاهی قرار گرفت. جسد متوفی نیز برای تعیین علت مرگ، به پزشکی قانونی انتقال یافت.
اعتراف صریح متهم به کشتن فرزندش
متهم پس از انتقال به اداره جنایی پلیس آگاهی در برگه اظهاراتش نوشت: من و همسر و بچههایم در طبقه همکف خانه پدرشوهرم ساکن هستیم. ماجرا از سه هفته پیش شروع شد. آن روز روژان (مقتول) خانه مادربزرگش در طبقه بالا بود که متوجه شدم او و پسرعمویش مشغول بازی غیراخلاقی بودهاند و مادرشوهرم نیز از این ماجرا باخبر شده و آنها را دعوا کرده است. از آن روز، وقتی برادرزاده و خواهرزادههای همسرم به خانه مادربزرگشان میرفتند، نمیگذاشتم روژان به طبقه بالا برود. ذهنم بسیار درگیر بود. میخواستم روژان را بابت این کار اشتباهش تنبیه کنم تا اینکه آن شب لعنتی فرا رسید.
زن بیستوهفتساله ادامه داد: آن شب همه خانه مادرشوهرم بودند و روژان با اصرار، برای بازی به طبقه بالا رفت. هنوز ساعتی از رفتنش نگذشته بود که سراسیمه پایین آمد و گفت پسرعمویش آستینش را بالا زده و مثلا به او آمپول زده است. در همین حین، مادر همسرم وارد خانه شد و روژان را دعوا کرد. وقتی همه ماجرا را از زبان مادرشوهرم شنیدم، بسیار عصبانی شدم. دیگر وقتش رسیده بود و باید به دخترم درسی میدادم که دیگر دست به این کار نزند. برای همین، روژان را به باد کتک گرفتم و به او گفتم: «امشب تو را میکشم.» الکی میگفتم. فقط میخواستم بچهام را تربیت کنم. نمیدانم چه شد. همانطور که روی زمین افتاده بود، بالش را روی سرش انداختم و برای مدتی روی بالش نشستم. همان لحظه متوجه دست و پا زدنش شدم و وقتی بالش را از روی صورتش برداشتم که دیگر کار از کار گذشته بود. پاره جگرم در مقابلم جان داد و تمام کرد.
اعتراف صریح شاهدان جنایت
تیم بررسیکننده پرونده پس از کسب اظهارات متهم، برای تکمیل تحقیقات، چند نفر از شاهدان ماجرا را به پلیس آگاهی احضار کرد. عمه متوفی در مواجهه با کارآگاهان جنایی پرونده گفت: آن شب من و دیگر اعضای خانوده در خانه پدرم دور هم جمع بودیم که روژان بالا آمد و با بچهها مشغول بازی شد. چون آنها زیاد سر و صدا میکردند، روژان را به خانهشان فرستادم. هنوز ساعتی نگذشته بود که زن برادرم به طبقه بالا آمد و درخواست تلفن کرد و گفت: «بچهام را کشتم.» ابتدا فکر میکردیم شوخی میکند اما گریههایش نگرانمان کرد. برای همین، به طبقه پایین رفتیم. روژان در وسط پذیرایی افتاده و صورتش کبود شده بود. بلافاصله موضوع را به اورژانس اعلام کردم و هنگامی که تکنسینهای ١١۵ به محل آمدند، گفتند برادرزادهام جانش را از دست داده است.
دیگر شاهدان ماجرا نیز در اظهارات خود بر گفتههای یکدیگر صحه گذاشتند. با تکمیل تحقیقات و اظهارات صریح متهم پرونده به قتل دختر خردسالش، موضوع برای بررسی قضایی به دادسرا اعلام شد. در ادامه تحقیقات، متهم بیستوهفتساله پس از حضور در جلسات بازپرسی مجددا به ارتکاب قتل اشاره کرد و با حضور در محل ارتکاب جرم، در مقابل عوامل قضایی و انتظامی، صحنه قتل را بازسازی کرد. همچنین در این میان، نظریه پزشکی قانونی اعلام شد و مشخص گردید مقتول به علت نارسایی تنفسی از طریق مسدود کردن دهان و بینی با بالش جانش را از دست داده است.
این پرونده پس از تکمیل تحقیقات، برای صدور کیفرخواست در اختیار شعبه اظهارنظر دادسرای عمومی و انقلاب ناحیه٢ مشهد قرار گرفت. قاضی مهدی امانی دراینباره به خبرنگار ما گفت: پدر مقتول در جلسات بازپرسی قصاص همسرش را از دستگاه قضایی خواسته بود اما بعد از انتقال پرونده به این شعبه، نظرش را تغییر داد و گفت از قصاص و دریافت دیه صرف نظر کرده است.
وی افزود: بر اساس رضایت ولی دم مقتول، متهم به لحاظ جنبه عمومی جرمش، طبق ماده ۶١٢ قانون مجازات اسلامی، به ٣-١٠ سال حبس محکوم خواهد شد. لذا این پرونده پس از صدور کیفرخواست، برای رأی نهایی، به محاکم کیفری ١ مشهد ارسال شد.
امانی در پایان خطاب به والدین گفت: از مادران و پدران درخواست میشود آستانه صبر خود را در مقابل مشکلات خانواده بالا ببرند و دربرابر اینگونه رفتارهای فرزندانشان در ابتدا سعه صدر داشته باشند و از تنبیه یا توبیخ آنان خودداری کنند. والدین در مقابل وقوع چنین پدیدههایی برای فرزندان خود، نباید خود را فردی عصبی و حساس جلوه دهند، و صادقانه و دوستانه پیامدهای منفی اقدام فرزندشان را به او بگویند. در قدم بعدی، فرزندشان را از کانونهایی که او را به انجام چنین کارهایی تشویق میکند دور کنند. بهعلاوه، هیچگاه او را تنهایی نزد جنس مخالف نفرستند و رفتارهایش را زیر نظر بگیرند.
دادیار شعبه اظهارنظر دادسرای عمومی و انقلاب ناحیه٢ مشهد تأکید کرد: والدین آگاه باشند که تنبیه فرزندان آخرین راهکار است و آنان در این اقدام نباید پسر یا دختر خود را مورد ضرب و شتم قرار دهند بلکه میتوانند او را از استفاده از برخی امکانات محروم کنند.
منبع: رکنا
نظرات کاربران