خاطرات وکیل شیرازی/نادر ، ناموسش را اجاره می داد
رفتارهای ارتکابی نادر علیه ندا در قالب چند جرم قابل تعقیب کیفری بود:بازداشت غیر قانونی موضوع ماده583،جعل سند تعریف شده در ماده 523،دایر کردن مکان فساد و…مذکور در ماده639قانون مجازات اسلامی به انضمام ضرب وجرح ندا و رابطه نامشروع و…،رفتارهای نادر به گونه ای بود که ناخودآگاه ذهنم به سمت تئورری لمبروزو*در معرفی مجرم بالفطره *هدایت شد.
محمدهادی جعفرپور
بنا بر روال و عادت همیشگی حوالی ساعت شش صبح که وارد دفتر شدم چراغ چشمک زن پیغام گیر تلفنِ دفتر توجه ام را جلب کرد:سلام آقای وکیل ببخشید که این ساعت تماس گرفتم،من ندا…هستم،حدود دو ماهی است که در خانه ی شوهر سابقم حبس شدم.توروخدا کمکم کنید…خیابان ششم پلاک3واحد7… بیشتر از این نمیتونم حرف بزنم.اینکه بانویی ساعت دو بامداد با صدایی لزران و ناله طوربه دفتر وکیل دادگستری تماس بگیرد و تقاضای کمک کند سبب زایش تکالیفی است که کمترین آن ارائه گزارش چنین تماسی به مرجع قضایی است اما لحن و کلام ندا آنچنان ملتمسانه بود که خودم را مکلف به انجام کاری بیش از تقدیم گزارش دانستم، لذا صدر جدول برنامه های روزانه را نوشتم:ندا..دادستان.
پیش از ساعت8صبح جلوی دادسرای مرکزی بودم.لایحه تنظیمی و موضوع تماس را با رئیس دفتر دادستان که مطرح کردم،دقایقی بعد نزد دادستان آمادگی خودم را جهت پیگیری پرونده ی ندا به شرط صحت گزارش اعلام کردم،ایشان نیز ذیل لایحه مرقوم فرمودند:رئیس محترم کلانتری محل، گزارش وکیل محترم پیگیری صحت وسقم موضوع بررسی، نتیجه طی گزارش مبسوط به معاونت ارجاع اعلام شود.حدود ساعت12بود که از دفتر معاون دادستان تماس گرفتند …
وارد دفتر معاون که شدم بانویی بیست و چند ساله با سر و صورتی زخمی منتظرم بود: سلام،نمی دونم با چه زبونی از شما تشکر کنم،خدا عمرتون بده که نجاتم دادید.من در شهر شما غریب هستم و هیچ پناهی ندارم و شوهر نامردوبی غیرتم هر بلایی که فکر کنید سرم آورده…
هنوز روز و ماه های زندگی مشترک ندا با نادر در آلونک خرابه ی کنار جاده به سال نرسیده که چهره ی واقعی نادر نمایان می شود.
ندا:اوایل به این بهانه که از چند نفر شنیده ام قبل از ازدواج با من با شوفرها سر و سری داری من و پدر بخت برگشته ام را زیر باد کتک می گرفت که باید خانه را بفروشید وتا انگشت نمای شهر نشدیم از این شهر برویم ،به دروغ بهش گفتم خانه وقف مسجد کنار جاده است و از فروشش یک ریال هم دستش نمیگیره در جواب با بی شرمی تمام گفت: با راننده های ماشین دار که اوضاع مالی اشون خوب هست باید خلوت کنی تا خودت،من و پدرت از این وضع نجات بدهی!بهش گفتم:بی غیرت من زنِ شرعی و رسمی تو هستم ،دفترچه ی طلاق نشونم داد و گفت:فکر همه جا را کردم،مدت صیغه ی من و تو دو ماهه که تمام شده اینم سندش!میبینی؟ تو دو ماه بدون اینکه زن من باشی با من بودی،بعد هم آنقدر سرم میشه که گرفتار حرومی نشی،خودم صیغه اش بلدم…شش ماهِ تمام ،کارش شده بود کتک زدن من و پدر افلیجم،صبح تا شب به عوض هر وعده ی غذا و قضای حاجت کتک بود و کتک…چاره ای نداشتم جز اینکه تن بدهم به هر خفتی بلکه بابای بدبختم نجات پیدا کنه از این غول بی شاخ و دم…هرکاری کردم تا پدرِبیچاره ام فکر کنه خوشبختم!!
ندا به این شرط که نادر از کتک زدن و آزار پدرش دست بردارد به خواسته ی وی تن می دهد.نزدیک به دوسال در همان آلونک خرابه، نادر برای ندا شوهر صیغه می کرده تا اینکه با پول هایی که از اینکاربه دستش رسیده در شهر خانه ای اجاره می کند و ندا را وارد کارهای کثیف تر از قبل می کند. از منقل داری مردان غریبه تا…ندا آلوده ی بازی های نادر،خودش را فدایی پدر می دیده و دم نمی زده تا سه ماه پیش که پدرش فوت می کند،با فوت پدرتنها بهانه ی تحمل این وضع نکبت بار برای ندا از بین می رود و حاضر به قبول خواسته های نادر نمی شود .با مخالفت ندا،نادر وی را بدون آب و غذا با آزارهای جنسی –جسمی و… در خانه حبس می کند.نادر شب به شب به اتاق ندا می آمده وهر شب به شکلی وی را مورد آزار جنسی و… قرار می داده تا چند شب پیش که نادر با حالی مست و خراب وارد اتاق می شود و شروع به کتک زدن ندا می کند…
ندا:آنقدر کتک خوردم که بیهوش شدم،به هوش که آمدم نادر گوشه ی اتاق خوابیده بود با ترس و لرزموبایلش را برداشتم و وارد سالن شدم،چند شب پیشتر هم چنین موقعیتی برام پیش آمد زنگ زدم110اما شماره ی تماس می خواستن و آدرس برای اعزام مامور که چاره کار من نبود،تنها فکری که به ذهنم رسید این بود که از گوگل شماره ی چند تا وکیل را پیدا کنم،دومین شماره را که با تلفن خانه گرفتم پس از چند بوق آزاد رفت روی پیغام گیر…
با مساعدت معاون دادستان نامه ای به واحد امور بانوان بهزیستی زده شد تا تشریفات قانونی لازم جهت حمایت و مراقبت از ندا به قید تسریع انجام شود.خیالم که از این بابت راحت شد پس از ثبت وکالتنامه ی الکترونیکی و الصاق تمبر مالیاتی*به دفتر برگشتم و شروع کردم به لیست کردن رفتارهای مجرمانه ی نادر…
اینکه ندا به تصورنکاح دائم به پیشنهاد زوجیت نادر جواب مثبت داده،اما صیغه ی نکاح منقطع*توسط سردفتر ازدواج جاری شده،موید این موضوع بود که سردفتر مذکور با نادر در قلب حقیقیت* همکاری داشته لذا ارکان جرم جعل *با مشارکت ایشان تحقق یافته،در ادامه علاوه بر ارتکاب جرم ضرب و جرح، اقدامات نادر در تامین مکانی برای فساد مشمول ماده639قانون مجازت اسلامی است.به این موارد باید بازداشت غیر قانونی موضوع ماده583*را نیز بابت محبوس کردن ندا در خانه اضافه کنم.با جمع بندی مطالب شکواییه ای مفصل تنظیم و از طریق دفتر خدمات قضایی*به دادسرا ارسال کردم.
حسب هماهنگی پیشین با دادستان،دستورات لازم جهت ثبت شکواییه و احضار*نادر به سرعت در دستورکار ضابطین قضایی*قرار گرفت.
گذشت چند هفته از طرح پرونده وعدم دسترسی به نادر علیرغم صدور حکم جلب سیار* موجب طراحی نقشه ای برای به دام انداختن نادر شد.با هماهنگی بازپرس پرونده ضمن ملاقات با ندا به وی پیشنهاد دادم تا چنانچه ترس و واهمه ای از اجرا کردن نقشه ام ندارد کمک کند تا نادر از مخفیگاهش بیرون بیاید. با هر کلمه ای که از نقشه ام می گفتم ترس روبه رو شدن با نادر و برگشتن به خانه ی فساد در چشمان ندا بیشتر می شد،لذا بی آنکه بر اجرایی شدن نقشه ام اصرار کنم از وی جدا شدم،در راه دفتر بودم که از دفترمدیریت مجموعه تماس گرفتند:سلام جناب وکیل،خانم ندا…نقشه ی به دام انداختن نادر را برای من شرح داده و حاضر به همکاری است منتها شرایط روحی-روانی این زن هنوز به ثبات نرسیده ،اما با توجه به طولانی بودن مدت درمانِ وی بهتر دیدم اگر واقعا هیچ راهی برای دستگیری نادر جز اجرای این نقشه وجود ندارد پیش از ورود به مرحله ی نهایی درمان این نقشه را اجرا کنید آن هم فقط برای یک هفته،پس از یک هفته چه نادر دستگیر بشود چه نشود اجازه ماندن ندا در آن خانه را نمی دهم…
با کمک راونکاو مجموعه ندا شماره تماس تعدادی از دوستان نادر را به خاطر آورد وطبق نقشه ی طراحی شده با ایشان تماس گرفت.
سومین شب اقامت ندا در خانه،نادر به خانه زنگ می زند تا از حضور ندا مطمئن شود،تماس از تلفن عمومی در حومه ی شهر بوده و ردیابی آن سخت لذا ماموران با دادن یادداشتی به ندا می فهمانند که طوری صحبت کند تا نادر دچار تردید نشود.از آن شب تا زمان دستگیری، نادر چندین مرتبه با ندا تماس می گیرد تا اینکه ندا در آخرین تماس به نادر می گوید برای گرفتن سهم پدرش از خانه ی اوقافی فردا ظهرعازم شهرستان است…
با هماهنگی پلیس راه،نادر در اولین پاسگاه بین شهری جلب و به دادسرا اعزام می شود.
پس از صدورکیفرخواست ،پرونده جهت رسیدگی و صدور حکم به دادگاه کیفری ارجاع،دادگاه با رعایت اجرای مجازات اشد*،نادر را محکوم به تحمل حبس،شلاق و از باب تکمیل مجازات*به دو سال تبعید محکوم کرد.
وکیل دادگستری
*سزاره لمبروزو پزشک ایتالیایی با بررسی و تطبیق اندام های مجرمین تئوری مجرم بالفطره را مطرح کرده که با معیارهایی مانند اندازه بینی،پیشانی،حالت چشم و…به طبقه بندی افراد و مجرمین پرداخت.وی از بانیان مکتب تحققی در حقوق کیفری است.
*بنا بر بخشنامه های صادره مدتی است وکالتنامه ی وکلای دادگستری از طریق سامانه الکترونیکی تنظیم و ثبت می شود.جهت انجام این امر لازم است امضاء اشخاص در سامانه ثنا ثبت و تعریف شده باشد.پس از تنظیم وکالتنامه،پیامکی حاوی رمز و کلیات وکالتنامه برای موکل ارسال می شود.با اعلام رمز دریافتی به وکیل و ثبت آن در سامانه،امضاء موکل ذیل وکالتنامه درج پس از تایید نهایی توسط وکیل،وکالتنامه با کد رهگیری مشخص قابل چاپ است.سپس نوبت به ابطال تمبر مالیاتی و پرداخت مالیات علی الحساب است که بر مبنای حق الوکاله دریافتی محاسبه و از وکیل اخذ می شود.
* نکاح منقطع یا همان صیغه موقت(عقد نکاح موقت )است که اصلی ترین وصف آن قید مدت عقد است.زوجه در عقد موقت مستحق دریافت مهریه است اما حقی بابت نفقه ندارد.ماده1075تا1077قانون مدنی در باب نکاح منقطع انشاء شده .
*قلب حقیقت اصلی ترین رکن شکل گیری عنصر مادی جرم جعل است.وارونه جلوه دادن موضوعی را قلب حقیقت می گویند.فی المثل ندا به تصور عقد نکاح دائم به نادر بله گفته اما نادر با همدستی سر دفتر حقیقت متصوره ندا را که عقد دائم بوده قلب کرده به عقد موقت تغییر داده است.جرم جعل در حقوق کیفری به جعل مادی و معنوی تقسیم می شود که در ماده523قانون مجازات به آن اشاره شده.
*احضاریه و اخطاریه،دعوتنامه ایست که به واسطه ی آن افراد به دادگاه فراخوانده می شوند. احضاریه مختص متهمین در پرونده های کیفری است و شرط صدور آن در ماده34و168تا179قانون ایین دادرسی کیفری آمده اما در دعاوی حقوقی برای هر دو طرف دعوی اخطاریه ارسال می شود.متصدی ابلاغ اوراق قضایی،ماموران ابلاغ دادگستری هستند اما در مواقعی که حکم جلب صادر می شود ماموران کلانتری ها به عنوان ضابطین قضایی اقدام به اجرای این دستور می کنند.
*هر کس حتی مامورین دولتی یا امنیتی که بر خلاف قانون و بدون مجوز مرجع قضایی شخصی را در مکانی ولو منزل شخصی اش برخلاف اراده و میلِ وی نگه دارد مرتکب جرمِ بازداشت غیر قانونی شده.
*با راه اندازی سامانه خدمات قضایی الکترونیک لازم است تمام شهروندان به ثبت نام در این سامانه اقدام کنند. با داشتن رمز شخصی سامانه ثنا می توانید ازهر نوع اقدام قضایی مرتبط با خودتان مطلع شوید.
*چنانچه شخصی به اتهام جرایم متعدد به مجازات های متعددی محکوم شود در مرحله اجرای حکم شدید ترین مجازات اعمال می شود.
*منظور از مجازات تکمیلی،مجازاتی است که علاوه بر مجازات اصلی در حکم محکومیت محکوم علیه می آید مواردی مانند:اقامت اجباری در مکان مشخص(تبعید)محرومیت از حقوق اجتماعی و…ممنوعیت از اقامت در مکان مشخص(ماده18و23و24و25قانون مجازات در این مورد انشاء شده)
نظرات کاربران