کی روش و تاج از زبان هاشمی طبا !
مهندس مصطفی هاشمی طبا رئیس پیشین سازمان تربیت بدنی و معاون سابق رئیس جمهوری اخیرا درباره رفتار کی روش سرمربی تیم ملی فوتبال گفته است که “رفتار کی روش با ایرانیها از مستشاران آمریکایی بدتر است . مقصر این اتفاقات تاج است “.
این سخنان توسط فردی بیان می شود که از هر نظر در زمینه مسائل کلان مدیریتی در صنعت و وزارت و ورزش و فوتبال و… صاحب نظر و از مقبولیت قابل ملاحظه ای نزد افکار عمومی برخوردار است .
هاشمی طبا “دوگانه تاج و کی روش” را با معیارهای مدیریتی به درستی تحلیل کرده و در خلاصه ترین جملات عملکرد این دو چهره را معرفی کرده است.
و اما بعد … تیم ملی در جام جهانی ۲۰۱۸ روسیه همانند ۲۰۱۴ برزیل بدون رسیدن به اهدافش بازگشت و کی روش طبق معمول دست پیش را گرفت و با انواع ترفندهای تجاری و چانه زنی های زیرکانه با چاشنی حاشیه سازی های تکراری فدراسیون فوتبال و افکار عمومی را به خواسته های خود مشغول کرده است تا بتواند بهترین و سوداور ترین قرارداد را به امضا برساند . این رفتار از سوی کسی است که هفت سال بر سر سفره فوتبال ایران نشسته و اعتباری کم نظیر کسب کرده است . اعتباری که با آن هرگاه بخواهد بر نرخهای خود می افزاید !
البته کی روش نقاط ضعف فدراسیون و شخص تاج را به خوبی دریافته و به همین دلیل تا آنجا که میخواهد خواسته های خود را با تحکم تحمیل کرده و می کند . این روش رفتاری تنها یک تعریف دارد بی اختیاری فدراسیون و شخص تاج ! که اینگونه تسلیم محض خواسته ها و اوامر سرمربی تیم ملی شده و می شود . تاج با توجیه مهار حاشیه ها ی تیم ملی و با نگاه حفظ کی روش با هر بها وهزینه ای اینگونه دست به سینه کی روش بودا است .
البته این اولین بار نیست که کی روش از موضع بالا و به قول مهندس هاشمی طبا از جایگاه مستشاری از نوع رفتار مستشاران آمریکایی رفتار می کند بلکه این رفتار تبدیل به یک رویه ثابت او با فدراسیون فوتبال شده است . این نوع مدیریت در فدراسیون فوتبال نه از موضع حکمت و عزتمند ی است و نه اعتباری برای فوتبال و مجموعه ورزش ایران ایجاد می کند .
معنا و مفهوم این نوع سازشها و تن دادن به هر “فرمایشی ” تصویری تلخ از یک جهالت و انفعال ویرانگر مدیریتی است . این همه کوتاه آمدن در برابر سرمربی خارجی فوتبال برای چیست؟ بگذارید ابتدا ساده و شفاف به خودمان بگوئیم و سپس مردم و کارشناسان را در جریان بگذاریم : فوتبال ما با سرمربی گری کی روش به جایگاه بیست و سوم فوتبال جهان رسیده بود و هدف بعدی ما صعود از دور اول گروهی رقابتهای جام جهانی فوتبال به دور بعد بود .
هدف تعیین شده برای فوتبال ایران در آن مقطع زمانی هدفی واقع بینانه و مبتنی بر توانمندیهای فنی فوتبال ایران بوده است اما هدف بعدی صعود از مرحله گروهی جام جهانی ۲۰۱۸ به مرحله حذفی بود که متاسفانه این هدف محقق نشد . حالا کی روش بدون دستاورد مشخصی باز با حاشیه سازی بنای ناسازگاری از نوع بازاریابی و افزودن بر خواسته ها را به میان آورده است .
آخر این چه رفتاری است که کی روش با فوتبال ایران داشته و دارد؟! فوتبال ما تنها با یک سرمربی کاربلد فوتبالی مواجه نیست .کی روش “استاد “حاشیه سازی و رفتار تحکم آمیز مغرورانه و القای نگاه از بالاست . او خود را مسیح فوتبال ایران فرض کرده است . “نجات دهنده ای” که ابتدا خود نجات یافته واعتباری مضاعف کسب کرده است.
مجموعه اندیشه ها و رفتارهای کی روش نشان دهنده این واقعیت است که او با آگاهی کامل از نقاط ضعف فوتبال و جامعه ما با خواسته های حداکثری سخن گفته و در هر نشست و گفتگویی حرفها و خواسته های خود را به کرسی نشانده است .
آیا کسب جایگاه کنونی در فوتبال و بعد مثلا صعود بی دغدغه از مرحله مقدماتی و انجام سه بازی تدافعی نسبتا قابل قبول و عدم صعود به مرحله حذفی رقابتهای جام جهانی ۲۰۱۸ این همه ارزش دارد که اعتبار و عزت و پیشینه فوتبال ایران و ارزشهای مدیریتی و ملی را نادیده گرفت و به این همه زیاده خواهی های تحکم آمیز تن داد ؟! تفسیر وتحلیل آن با شما.
ممنون آقای دریساوی از نویسندگان خوب و قدیمی هستد.
آقای دریساوی آیا هنوز در روزنامه های فارس می نویسند؟
من مطالب ایشان را در روزنامه هدف می خواندم سالها پیش