اخبار 130 روز پیش
بدون دیدگاه

ما و مجاهدان شنبه

در سال های نوجوانی که برادرانم جوان بودند و شور فعالیت های سیاسی در سر می پروراندند همراهشان در ستاد تبلیغات حجت الاسلام رسول منتجب نیا حاضر می شدم.

مهدی بذرافکن

آن سال ها منتجب نیا با قاسم شعله سعدی -که الان خارج از کشور است- رقابتی دیرینه داشت.
طبیعتا فضای مجازی و تلفن همراه که نبود هر چه بود پوستر تبلیغاتی، بروشور و پلاکارد بود.
یادش بخیر کاغذهای بی شمار و تا زدن بروشورهای تک رنگ و پخش شبانه آنها همچنان در خاطرم مانده است.
انتخابات که تمام می شد دو برادرم که از من بزرگتر بودند هر کدام دنبال کار خود می رفتند و دنبال مقام و مرتبه ای نبودند. آنها دنبال دیدگاه و عقاید خود بودند نه طمع به پست و مقامی و رانت و امکاناتی.
چند روز پیش که مصاحبه سعید لیلاز با خبرآنلاین درباره «مجاهدان شنبه» را خواندم، خاطره ای که خدمتتان عرض کردم در یادم زنده شد.
فکر می کنم برای آن که با مفهوم «مجاهدان شنبه» آشنا شویم این نقل قول از سعید لیلاز کفایت می کند: «اصطلاح مجاهدان شنبه را مرحوم احمد کسروی در اثر سترگ خود، کتاب «تاریخ مشروطه ایران» نوشته و در آن‌جا توضیح می‌دهد که انقلاب مشروطه روز جمعه پیروز شد؛ درست مثل انتخابات ریاست جمهوری در ایران؛ و بلافاصله بعد از روز جمعه، گروهی که مرحوم کسروی آن‌ها را «خوشه‌چینان انقلاب» نام‌گذاری می‌کند، روز شنبه، فردای روز پیروزی انقلاب مشروطه، بدون اینکه کوچک‌ترین دخالت یا زحمتی کرده باشند و مجاهدتی به خرج داده باشند یا در فرایند پیروزی انقلاب، هزینه‌ای کرده باشند، بلافاصله حمایل‌های پر از قطار فشنگ به گردنشان بستند و نفری یک تفنگ دستشان گرفتند و خودشان را در داخل صفوف مجاهدینی جا زدند که مثل مرحوم باقرخان و ستارخان و شهید ثقه‌الاسلام و بزرگان دیگری که عموما آن‌ها هم اهالی تبریز بودند، جا زدند و حتی جلوتر از آن‌ها قرار گرفتند و گفتند ما هم در پیروزی انقلاب و نتایج آن شریک هستیم. »

***

کسانی که به خاطر پست و مسوولیت و حفظ میزشان در حال رنگ عوض کردن هستند تو گویی این ها مثل کوه پشت مسعود پزشکیان بوده اند و در کارزار سخت انتخابات از او حمایت و پشتیبانی کرده اند!
جانشان را به خطر انداخته اند با آبرویشان بازی کرده اند و حالا سهم خواه شده اند.
این ها همان مجاهدان شنبه هستند. اعضای حزب باد. مار ماهی هایی که معلوم نیست مار هستند یا ماهی. کسانی که فقط نافشان را با مسوولیت و میز بریده اند و غیر از آن کار دیگری بلد نیستند.
این ها خطرناکند. ترسناکند. برای دیدن نمونه هایش کار سختی نداریم کافی است کمی به گوشه و کنار دقت کنیم حتما می بینیم، نمی بینیم؟!

 

نظرات کاربران

  •  چنانچه دیدگاهی توهین آمیز باشد و متوجه اشخاص مدیر، نویسندگان و سایر کاربران باشد تایید نخواهد شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *