وقتی رسانه ملی ضد رقص، به ساز خانم مجری شیرازی میرقصد!
با اجازه بزرگترها بنده ماه اخیر را ماه معذرتخواهی اعلام میکنم. خیلیها خبطی و خیطی کردند و بعد هم، روی خط آمدند و همه گناهانشان را خطخطی کردند!
خبرآنلاین:ای کاش از خدا یک کیسه پول میخواستیم، انگار همین دیروز بود که در قحط و غلای معذرتخواهی، آرزو میکردیم تا ما هم روزی به نقطهای از معرفت و عرفان برسیم که بتوانیم مانند ژاپنیها دم به ساعت جلوی دوربین بیاییم و به دلائل مختلف رابراه و راه و بیراه از این و آن عذرخواهی کنیم!
این روزها نه تنها به آن رویای دیرینهمان رسیدم بلکه نسبت به عذرخواهی خارجیها دارای آپشنهای بیشتری هم شدهایم! در عین حال، کلی هم از خروج «عرض» و «عذر» جلوگیری کردهایم! یعنی ما به کمک متخصصان داخلی هم اکنون در جایگاهی هستیم که میتوانیم نسبت به موارد مشابه خارجی کلی «عرض ادب» و «عذر تقصیر» بجا بیاوریم!
یکی از رکوردهایی را هم که اخیرا ثبت کردیم ورژن «معذرتخواهی از معذرتخواهی» بود! این کار خارقالعاده توسط یکی از مجریان رسانه ملی پرافاده خودمان انجام شد. رسانهای که خوراکش تولید سوژه برای رسانههای آنورآبی پر دوز و کلک است .
اما داستان ادامه دارد…
چون بعد از دو بار معذرتخواهی آن مجری دربدر (اولی از اینکه کارشناسی در برنامه شب یلدا پیشنهاد داده در کنار خانوادهتان شاد باشید و برقصید!! دومی، معذرتخواهی از آن معذرتخواهی!) ناگهان سر و صدا و داد و بیداد سردبیر آن برنامه پردردسر درآمد و با ریختن همه پتهها به روی آب، نان و آب «بی بی سی» هم، درآمد! یعنی با افشاگری خاصی، بجای مجری دمار از روزگار خودش و سازمانش درآورد!
سردبیر افشاگر فوق طی یک نطق جنجالی بر روی مخ؛ سکوتش را شکست و کاسه کوزهها را بر سر آن مجری اینگونه شکست:
«دلیل استخدام مجری شیرازی پروازی که البته هیچ هنری هم به جز پرواز نداشت فقط پول شوهرش بوده و بس!! (حالا بازهم بگویید پول و خصوصا شوهر پولدارخوشبختی نمیآورند)!
حتی سردبیر محترم خودش زحمت کشید و سوژه جدیدی را برای رسانههای بیگانه مثلا با کنایه پیشنهاد کرد!
البته متاسفانه همیشه همان چیزی که ما(خصوصا سردبیران عصبانی) دوست داریم از آب درنمیآید چون رسانههایی مثل «بی بی سی» به جای توجه به پیشنهادات بیمزه ما، خودشان سوژههای بودارتری از آستینشان درمیآورند.
خدایا ما را ببخش اما اینکه یک سردبیر رسانه ملی هنوز نمیداند که سوژه شدن خیلی بدتر از سوژه دادن است کمی ما را نسبت به آینده برنامه سازان سازمان ناامید می کند!
لذا در همین راستا ما هم بنوبه خودمان به رسانه «بی بی سی» پیشنهاد میکنیم ضمن اینکه آن مجری دست و دلباز را از آزمون مجریگری رد میکند(حتی اگر شوهرش اسپانسرشان شود) در ادامه نیز چنین بلایی را هم بر سر سردبیرانی با این درجات از هوش هیجانی هم بیاورد و آنها را هم استخدام نکند! اصلا چه کاری است؟ شرط استخدام را عدم سابقه در رسانه ملی بگذارند تا خیال همهشان راحت شود و اینهمه بر سر رفتن و نرفتن به آنجا دعوا نکنند.
آخه عزیزدل برادر؛ وقتی یک نفر با پول و پله، سه پله را یکی کرده و سه سوته مجری یک برنامه در رسانه ملی شده خداوکیلی تقصیر آن مجری موافق رقص است یا تقصیر رسانه مخالف رقص؟ آنهم رسانهای با آن ید و بیضا؟
وقتی برنامهای بخاطر یک مشت دلار به شایستهسالاری شیشکی میبندد و برای کسی که به گفته خودشان هنری ندارد از شیراز فرش قرمز میگسترد و بعد از رسیدنش به تهران با همه سازهای او میرقصد چرا پیدا نمی کنید پرتقال فروش را؟ حالا فهمیدید سوژه بعدی بی بی سی چه خواهد شد؟ خوش رقصی برای ساختن برنامه ضد رقص!
به امید آنکه اسپانسرینگ اینقدر در رسانه ملی اهمیت نداشته باشد و در سایر موارد شایستهسالاری کرده باشد تا اینهمه هنرمند «بدون شوهر اسپانسر» نانشان آجر نشود! به امید روزی که با دیدن شل شدن سر کیسه دست و پای برنامهسازان شل نشود! تا وضع موجود رسانه ملی از اینی که هست بدتر نشود. به امید روزی که رسانه ملی اینهمه سوژه نشود و بخاطر ندانم کاری ها سوژه هم ندهد. چه به گروه ما و چه به شبکه من و تو
یادآوری میکنم که علم و هنر از ثروت بهترند!
نظرات کاربران