چرا افکار عمومی از این زن 72 ساله عصبانی است؟
این روزها در هیاهوی اخبار جهان نام این زن مدافع حقوق بشری بیشتر از هر زمان دیگر چشم نوازی می کند، زنی که روزی جایزه صلح نوبل را دریافت کرد، آنگ سان سوچی نام اوست.
زهره نوروزپور: آنگ سان سوچی مدافع حقوق بشری میانماری، این روزها خشم افکار عمومی و فعالین حقوق بشر را برانگیخته است. خبرهای نگران کننده کشتار مسلمانان میانمار و سکوت خانم سوجی در قبال این جنایت اعتراض صدها هزار نفر از نقاط مختلف جهان را در پی داشت. معترضان در روزهای گذشته در انتقاد از سکوت رهبر دولت میانمار در خصوص خشونتهایی که باعث آوارگی دهها هزار نفر از اقلیت مسلمان روهینگیا شده است از کمیته نوبل خواستند تا جایزه را پس بگیرد آما این کمیته برغم اعتراض های جهانی و فعالین حقوق بشری در پاسخ به آنها اعلام کرد: «غیرممکن است پس از این که جایزهای از سوی این کمیته به فردی اهدا شد، بتوان آنرا پس گرفت.»
چرا افکار عمومی از خانم سوچی عصبانی است؟
آنگ سان سوچی با اصلیت برمه ای، از یک خانواده کاملا سیاسی متولد شد و تحصیلات سیاسی خود را در دهلی گذراند، پس از آن در لندن ایالات متحده هم تحصیلات خود را تکمیل کرد.
فعالیت جدی در حوزه حقوق بشری خانم سوچی در سال 1988 اغاز شد زمانی که نی مین فرمانده نظامی برمه استعفا داد و آنگ سانگ سوچی، از آن پس رهبری مخالفان ضد حکومت نظامی این کشور را بر عهده گرفت. او که دانش آموخته تعالیم گاندی و بودا بود، برای هدایت معترضان و براندازی حکومت آز این تعالیم وام گرفته بود و با شعار «اتحاد، نظم، عش» توانست در سرتاسر میانمار هواداران بسیاری برای خودش دست و پا کند! اما او در سال 1989 از سوی شورای نظامی تا سال 2010 به حبس خانگی محکوم میشود. این دوران را می توان سال های سیاه میانمار خصوصا برای مسلمانان برمه عنوان کرد.
خانم سوچی پس از آنکه از حصر خانگی آزاد شد، توانست با رای اکثریت پارلمان این کشور را به دست بگیرد و پست نخست وزیر را از آن خود کند اما باز هم شورای نظامی مانع از آن شد که او در این منصب سکان میانمار را به دست بگیرد.
در آن سال ها کمیته صلح نوبل او را مدافع صلح نامید و جایزه سال 1991 این کمیته را به نام این رهبر دموکراسی خواه زد. در واقع خانم سوچی این جایزه را برای نجات مردم میانمار و نه فقط مسلمانان از زیر یوغ حکومت نظامی که توسط ارتش این کشور اداره می شد دریافت کرد. کما اینکه دولت میانمار همچنان هم کما فی سابق آمیخته با ارتش در این کشور حکومت می کند.
بیوگرافی خان سوچی نشان می دهد که او یکی از پیروان سرسخت آیین بودا است و همسر او یکی از محققین فعال امور تبیت بود.
حال اینکه امروز افکار عمومی خصوصا داخل کشورمان از خانم سوچی خشمگین هستند، چرا که او فکری برای مسلمانان نمی کند!حتی موضعی نمی گیرد! حتی از سازمان ملل درخواست میانجیگری نمی کند! او حتی به جامعه جهانی نمی گوید که فاجعه میانمار را دریابد! و این سوال مطرح می شود که چرا نمی گوید؟ مگر نه اینکه در رزومه سیاسی او اولین عنوان مدافع حقوق بشر است؟
وب سایت شبکه خبری بی بی سی در 6 سپتامبر مصادف با 15 شهریور به نقل از فیس بوک دفتر خانم سوچی در واکنش به گزارشهای مربوط به اقدامات خشونتآمیز ارتش میانمار علیه مسلمانان روهینگیا در ایالت راخین در جنوب غرب این کشور گزارش داد: «مشاور عالی دولت میانمار در مطلبی در فیسبوک رسمی دفتر خود نوشت که “وجود کوه یخ اطلاعات نادرست” در این مورد باعث ارائه “تصویری معوج” از واقعیات شده است.»
اما نکته جالبی که در واکنش خانم سوچی دیده می شود این است که این حوادث را با تروریسم مرتبط دانسته است و دقیقا معلوم نکرده که آیا مسلمانانی که کشته شده اند تروریست هستند یا بودائیانی که مسلمانان را سلاخی کرده اند؟ به نقل از خانم آنگ سان سوچی آمده است که “تروریسم پدیدهای جدید برای میانمار است اما دولت تمامی تلاش خود را به کار گرفته تا از گسترش آن به سراسر ایالت راخین جلوگیری کند.”
برخی ناظران گفتهاند که عملکرد آنگ سان سوچی در قبال بحران روهینگیا ناشی از ملاحظهکاری او در برابر ملیگرایان بودایی و نظامیان است که هنوز هم از نفوذ فراوانی در دولت برخوردارند.
و این در حالی است که روز گذشته بی بی سی اعلام کرد که دولت میانمار در مرز بنگلادش مین ضد نفر کار گذاشته است.
ننگی بر دامان برنده جایزه صلح نوبل
در همین حال خبرگزاری ایرنا به نقل از نیویورک تایمز گزارش داد:
آنگ سان سو چی، فردی که سالها به مقابله با دیکتاتورهای میانماری پرداخت، 15 سال در حصر خانگی قرار داشت و رهبر جنبشی برای دستیابی به دمکراسی بود، پیش از این به عنوان قهرمان عصر نوین شناخته میشد؛ امروز اما او در قامت رهبر میانمار، به مدافع اصلی این پاکسازی قومی بدل شده است.
نویسنده میافزاید: واژه «پاکسازی قومی» شاید کتمان حقیقت باشد؛ چرا که حتی پیش از آغاز موج جدید ترورها، نتایج مطالعات دانشگاه ییل نشان داده بود که خشونت علیه روهینگیاییها میتواند به عنوان یک نسلکشی قلمداد شود.
در بخش دیگری از این یادداشت آمده است: صدها تن در این کشور کشته شدهاند اما سو چی از این قتلعام حتی انتقاد نکرده است. وی در عوض، گروههای امدادرسانی بینالمللی را مقصر دانسته و معترض به «کوهی از اطلاعات گمراهکننده» شده که به گفته او، برای کمک به تروریستها – احتمالا منظورش روهینگیاییها – مطرح شده است.
کن روث، مدیر اجرایی سازمان دیدهبان حقوق بشر در این رابطه میگوید: ما زمانی که آنگ سان سو چی جایزه صلح نوبل را دریافت کرد، او را مورد تشویق قرار دادیم، چرا که در آن زمان سمبلی از مقاومت در برابر ظلم و ستم بود. حال که او قدرت را در اختیار دارد، نمادی از همدستی بزدلانه در ستم دهشتناکی شده است که به روهینگیاییها میرود.
دزموند توتو، فعال ضدآپارتاید برنده جایزه صلح نوبل هم چندی پیش در نامهای به سو چی نوشته بود: خواهر عزیزم، سکوت، بهای گزافی است که برای رسیدن به عالیترین مقام سیاسی میانمار پرداخت میکنی.
نویسنده در پایان یادداشت خود آورده است: طومارهای آنلاینی برای بازپسگیری جایزه صلح آنگ سان سوچی ایجاد شده است. مکانیسمی برای این کار در نظر گرفته نشده، اما امیدوارم که پول جایزه را پس بگیرند و به زنان بیوه و کودکان یتیمی بدهند که درست تحت نظارت او به وجود آمدند.
شرح خلاصه ای از فعالیت خانم سوچی و شایعات خبری در خصوص میانمار را مرور کردیم اما این سوال همچنان مطرح است؟ چرا از خانم سوچی عصبانی هستیم؟ این سکوت به چه معناست؟ خانم سوچی اگر به عنوان یک زن دموکراسی خواه و مدافع حقوق بشر نام برده نمی شد، آیا به عنوان عالی ترین مقام یک کشور ، اقدامی در شان وجهه دولت مطبوعش در جامعه جهانی نباید انجام دهد؟ به واقع چه کسی مدافع این مردم مظلوم است؟ در هر حال مدعیان در سکوت هستند!
نظرات کاربران