اخبار 2640 روز پیش
2 دیدگاه

خاطراتی از ورزشگاه یادگار آذربایجان(بخش پایانی) یک روز خونین؛گلادیاتور تراکتور نشکست

به نظرم تماشاگران طرفدار تراکتور مانند تماشاگران دو آتشه سرخابی ویژگی های خاص خود را دارند. شاید به همین دلیل و خاص بودن آنها بود که تصمیم گرفتم جو ورزشگاه یادگار را در چند قسمت تحلیل و خاطره نگاری کنم.

پیشنهاد می دهم جامعه شناسان علاقمند به ورزش سری به ورزشگاه یادگار بزنند و رفتارهای مختلف طرفداران پرشور تراکتور در برابر تیم محبوبشان را تحلیل کنند و مطمئن باشنند به نتایج جالبی دست خواهند یافت.

دیروز و پریروز بخش اول و بخش دوم این مطلب را خواندید؛ امروز اما بخش پایانی این خاطرات را می خوانید.

ورزشگاه تقریبا پر شده و به صورت کامل به رنگ قرمز درآمده؛ من که طرفداری از پرسپولیس نمی بینم یا اگر هم هستند آن قدر کم هستند که دیده نمی شوند.

بازی که آغاز می شود شوری دیگر در ورزشگاه یادگار پدید می آید. گوینده ورزشگاه با همکاری تماشاگران به همان روش بوندس لیگایی که قبل از بازی با تماشاگران تمرین می کردند بازیکنان تراکتور را معرفی می کند.

گوینده ورزشگاه با شور و هیجان:بازیکنان تیم فوتبال تراکتورسازی تبریز، حامد….
تماشاگران:لک(البته گوینده ورزشگاه برای نام هر بازیکن تراکتور دوبار تکرار می کند)

گوینده ورزشگاه: مرتضی…
تماشاگران:اسدی
گوینده ورزشگاه:فرشید
تماشاگران:طالبی
گوینده ورزشگاه….
تماشاگران:….

بازیکنان دو تیم معرفی می شوند و بازی آغاز می شود. دقیقه 20 بازی کریم انصاریفرد زهر خودش را به تیم سابقش می ریزد و گل می زند.

ورزشگاه یادگار امام منفجر می شود. تماشاگران و مخصوصا تی تی ها به صورت غیر قابل باوری خوشحال هستند و خوشحالی می کنند.

برخی از تماشاگران همدیگر را می بوسند و در آغوش می گیرند.
گوینده ورزشگاه با شور و حرارتی بیشتر گلزن تراکتور را معرفی می کند.

زننده گل تیم فوتبال تراکتورسازی تبریز، کریم….
تماشاگران: انصاریفرد
گوینده ورزشگاه: کریم…
تماشاگران:انصاریفرد…
و این کار به وسیله گوینده ورزشگاه و تماشاگران چند بار تکرار می شود.

دقیقه حدود 40 است که فرشید طالبی مدافع تراکتور از ناحیه سر و ابرو به شدت مصدوم می شود. او را به بیرون زمین منتقل می کنند.

مداوا بر روی او آغاز می شود. طرفداران تراکتور نگران حال مدافع خود هستند. یکی می گوید :”بد ضربه ای به سرش خورد خدا به جوونیش رحم کنه” و… نزدیک 5 دقیقه مداوا بر روی فرشید طالبی طول می کشد و او بلند می شود تا به زمین بازی بازگردد. همین که بلند می شود تماشاگران یک صدا او را تشویق می کنند.

این عکس فرشید طالبی بعد از بازی تراکتور- پرسپولیس در بیمارستانی در تبریز است.

طالبی با سر بانداژ شده و تقریبا خونین به بازی ادامه می دهد تا نیمه اول تمام شود.
در بین دو نیمه فرصت مناسبی است تا تماشاگران تجدید قوا کرده و سرغ چای و نسکافه و… بروند. در حین بازی آن قدر حواسشان به بازی هست که خیلی به خوردنی ها توجهی ندارند و بیشتر حرص می خورند!

نیمه دوم آغاز می شود هر دو تیم خصوصا پرسپولیس حملاتی دارند. علی دایی سرمربی پرسپولیس کم کم دارد از بازیکنان تیمش عصبانی می شود.

کمی آن سو تر همتایش مجید جلالی است که تقریبا خونسرد ایستاده و بازی را به دقت زیر نظر دارد.
علی دایی که متوجه آسیب دیدگی سر فرشید طالبی شده بازیکنان سرزنش را اضافه می کند. برای همین منظور او حاتمی را وارد بازی می کند و سانتر از جناحین را در دستور کار تیمش قرار می دهد.

او قصد دارد توپهای هوایی را روی دروازه تراکتور ارسال کند و با علم به این که طالبی از ناحیه سر آسیب دیدگی شدید دارد از این ناحیه به تراکتور ضربه بزند و به گل برسد.

اغلب توپها از جناحین بر روی دروازه تراکتور ارسال می شود تا بازیکنان سرزنی چون سید جلال حسینی، سید صالحی و حاتمی بتوانند زهر خودشان را بریزند اما جالب اینجاست که فرشید طالبی با وجود آسیب دیدگی شدید تمام توپهای هوایی را می زند.

او البته مجبور می شود یک بار دیگر بانداژ سرش را تعویض کند تماشاگران تراکتور که این تعصب فرشید طالبی را می بینند به شدت او را تشویق می کنند و عنوانی جدید برایش می سازند. عنوانی که از آن بازی به بعد همیشه طالبی را با آن تشویق می کردنند:

“طالبی فداکار، طالبی فداکار، طالبی فداکار…” و البته این شعار:”طالبی گلادیاتور”!
البته در این روز حامد لک و اسدی و سایر بازیکنان تراکتور نیز خوب کار می کنند.

بازی رو به پایان است. علی دایی به شدت عصبانی است. جلالی اما آرام تر است. در نیمه دوم یکی دو درگیری هم بین بازیکنان دو تیم و مخصوصا بین اسدی و سید جلال روی می دهد که البته این درگیری در پایان بازی گسترده تر می شود.
بازی که تمام می شود تماشاگران تراکتور مانند اوایل بازی تیمشان را تشویق می کنند؛ پرشور و با حرارت. از برخی تماشاگران می شنوم که فرشید طالبی را به بیمارستان انتقال داده اند؛ ظاهرا ابرویش در اثر برخوردهای بی شمار توپ با سرش شکاف عمیقی برداشته و برای درمان بهتر او را به بیمارستان منتقل کرده اند.

تماشاگران طرفدار تراکتور که تنها مختص تبریز هم نیستند و از بسیاری جاهای دیگر آذربایجان آمده اند با خوشحالی در حال ترک ورزشگاه هستند.

آنها بازی را برده اند. بسیاریشان پیاده در حال طی کردن مسیر چند کیلومتری ورزشگاه تا ورودی های شهر تبریز هستند.

همه چیز به خیروخوشی تمام می شود….

پایان..

 

نظرات کاربران

  •  چنانچه دیدگاهی توهین آمیز باشد و متوجه اشخاص مدیر، نویسندگان و سایر کاربران باشد تایید نخواهد شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

  1. حامد رشت گفت:

    با سلام خاطرات جالب بود درسته اون بازی ورزشگاه نبودم ولی طوری تعریف کردی کاملا توی جو ورزشگاه قرار گرفتم.من چون راهمون دوره از تبریز به رشت کمتر یادگار میرم ولی واقعا جو فوقالعاده ای داره.طرفدارای تراکتور کلا در حال تشویق هستن من ک‌همش کم میاوردم .بازم ممنون

  2. ایدین از اردبیل گفت:

    من بعنوان یک هوادار اردبیلی تراختور از این سایت وزین به آقای طالبی سلام می گویم و ازش به خاطر صداقت و درستکاری اش نسبت به تیم آذربایجان تشکر می کنم و می گویم مردم خیلی چیزها رو می دانند و چون همگی انسان هستیم انسان واقعی را ار غیر تشخیص می دهیم مرد را از نامرد تشخیص می دهیم نمک شناس را از نمک نشناس . اون پولی را که از تراختور گرفته ای بی گمان مثل شیر ماردت برایت حلال هست داداش . خداوند ازت راضی باشد به امید روزی که دوباره در تراختور ببینیمت